باروک (به فرانسوی: Baroque) روش و سبکی است در هنرهای معماری، نقاشی، موسیقی و مجسمهسازی که از اواخر سده ۱۶ میلادی در ایتالیا آغاز شد و تا اواخر سده ۱۸ میلادی در اروپا رواج داشت و سپس در آمریکای مرکزی و جنوبی مورد توجه قرار گرفت.
ریشهٔ این کلمه احتمالاً واژه بارُکو ایتالیایی به معنی مروارید صیقلنیافته بودهاست. گروهی نیز بر این عقیدهاند که معنای این واژه، پوچ، زشت، مضحک و عوضی است. این واژه در آغاز برای تمسخر این شیوه استفاده میشد. زیرا منتقدان معتقد بودند هرگز نباید بنایی ساخت که از اصول و عناصر بناهای یونانیان و رومیان پیروی نکند؛ بناهای کلاسیک باید بر این اصول ساخته شوند و انحراف از آن را «کژسلیقگی اسفانگیز» میدانستند. اما پس از آنکه این شیوه مورد توجه قرار گرفت، به معنای شکوهمند و پرتجمل استفاده شد.اگرچه پیرامون واژهٔ باروک صفتهای مختلفی همچون نامأنوس، پرزرق و برق، و مجلل وجود دارد، اما تاریخنویسان امروزی آن را فقط برای اشاره به شیوهای خاص در هنر به کار میبرند.
توصیفی ساده اما مفید از شیوهٔ باروک آن است که هنر باروک، چارچوب اثر (بوم، سنگ یا صدا) را از کنش و حرکت انباشته میکند. هنرمندان باروک در آثارشان در پی خلق جهانهایی سراسر ساختارمندیافته بودند.آزادی در طراحی، شمار زیاد شکلها و درآمیختگی آنها از ویژگیهای این سبک است.
چنین شیوهای، کاملاً باب طبع اشراف بود که به ساختارهایی کامل و یکپارچه میاندیشید. سبک باروک، به سبب نیازهای کلیسا که کیفیتهای هیجانانگیز و نمایشی هنر را برای جذابتر ساختن آداب نیایش به کار میگرفت، نیز شکل گرفت. طبقهٔ متوسط نیز بر رشد و گسترش سبک باروک تأثیر گذاشت. برای نمونه، در هلند بازرگانان ثروتمند و نیز پزشکان، پردههایی واقعگرایانه از چشماندازها و صحنههای روزمره را به نقاشان سفارش میدادند.
در عهد باروك نقاشی بیشتر از سایر هنرهای دیگر پیشرفت كرد و توانست در صدر قرار گیرد.
نقاشیهای سبک زیبای باروک نه تنها بومها را پوشاند بلكه بر روی دیوارها، سقفها و گنبدهای كاخها و كلیساها قرار گرفت. نقاشان چیرهدست آن روزگار درصدد بودند تا اهداف كلیسا را تأمین كنند. آنها سعی میكردند تا تصاویری را خلق كنند كه به نوعی باورهای كلیسا را نشان دهند و بر آنها تأكید ورزند.
در تصاویر غیرمذهبی خلق شده، نقاشان بر آن بودند تا اهداف صاحبانشان را تأمین كنند. در بسیاری از نقاشیهای دیواری شكوه و جلال قدرتمندان درشت نمایی شدهاست. در برخی آثار به جنبههای تزیینی فقط توجه شده است. از میان اینگونه آثار بخشی به تصاویر اسطوره ها اختصاص دارد. تصاویر كشیده شده در آن دوران اماكن عمومی، تالارها و حتی خانه های مردم را دربرمیگرفت. نقاشان آن روزگار جدای كشیدن تصاویر جمعی گاه به پرتره نیز تمایل نشان می دادند. این تصاویر نیز به گونه ها و شیوه های متفاوتی توانسته بود تا قدرت و اعتبار افراد خاص را نشان دهد. پرترههای خانوادگی سهم قابل توجهی از آثار پرتره نقاشان قرن هفدهم را تشكیل میدهد.
در نقاشی باروک خطوط پیرامون اشیا حذف میشود و از خطوط محو به جای آن استفاده میشود. آرایش و ترکیببندی عناصر درونی نقاشیهای این دوره از تنوع برخوردار است.
نقاشی اوج باروک به جای پرداختن به جزئیات اثر به کلیات میپردازد. یکی از عناصر اساسی در همه نقاشیهای باروک نور است. جای پای نقاشان باروک را میتوان در کشورهای ایتالیا، اسپانیا، هلند و فرانسه دید.