گبه فارس

گبه فارس

گبه فارس بی شک مهمترین و متنوعترین نوع گبه است.

گبه فارس بی شک مهمترین و متنوع‌ترین نوع گبه است.

مکاتب گبه فارس را با لرها که قدیمی‌ترین ساکنان این سرزمین اند آغاز می‌کنیم و به دو شاخه از آن‌ها که بیشترین سهم را در کار گبه بافی دارند می‌پردازیم. یکی از این دو شاخه، لرهای کهکیلویه و بویراحمدند و دیگری لرهای ممسنی.

قطع و اندازه گبه‌های کهکیلویه نسبتا متعارف است، یعنی نه بسان گبه لرهای ممسنی کوچک و نه مثل گبه بختیاری‌ها بزرگ و بلند است. در قطع و اندازه گبه‌های این مردم بیشتر به گبه قشقایی‌ها نزدیک است. طول گبه‌های آن‌ها حدود دو تا دونیم متر و عرضشان یک و نیم متر و با اندکی کمتر است. تار اکثریت قریب به اتفاق این گبه‌ها پشم رنگ نشده و گاه موی بز و یا ترکیب این دو است. تعداد پودها متفاوت است در گبه‌های قدیمی‌تر گاه به هشت و ده رج هم می‌رسد و در گبه‌های جدیدتر - که ما آن‌ها را گبه قالی نامیده ایم- از چهار رج فزونتر نمی‌شود و اغلب دو یا سه رج است. لرها اغلب پشم رنگ نشده را برای پود به کار می‌برند. اما در گبه‌های قدیمی‌تر پشم رنگ شده به رنگ قرمز و گاه قهوه‌ای و سبز هم در پود به کار رفته است. ساختار گره گبه‌های این قوم متقارن (ترکی) است. هرچند گهگاه گبه‌هایی با گره نامتقارن (فارسی) هم دیده شده است. تعداد گره در گبه‌های لری متفاوت است. حد متوسط گره در گبه‌های صد سال به بالا به مراتب بیشتر از گبه‌های جدیدتر است، در گبه‌های قدیمی حد متوسط گره در ده سانتيمتر افقی ۳۹ گره و در ده سانتیمتر عمودی بستگی به تعداد پودها دارد. اگر تعداد پودها زیاد باشد و به هشت و ده رج برسد تعداد گره عمودی بمراتب کمتر از افقی آن می‌شود و گاه از ده گره در ده سانتيمتر متجاوز نمی‌شود. روی هم رفته لرها کمتر به ریزی گره توجه کرده‌اند، به ویژه اگر پای مقایسه با گبه‌های قشقایی در میان باشد. ارتفاع پرز گبه‌های لری نیز متفاوت است. برخی از آن‌ها به ویژه قدیمی‌ترها ارتفاع پرزشان به پنج سانتیمتر می‌رسد، اما معمولا ارتفاع پرز گبه‌هایشان به ویژه جدیدترها از دو سانتیمتر تجاوز نمی‌کند.

ویژگی‌های ساختاری گبه‌های کهکیلویه و بویراحمد نزدیکی زیادی به کار قشقایی‌ها دارد، اما در عوض طرح و رنگ آمیزی گبه‌های آن‌ها به مراتب از کار قشقایی‌ها متنوع‌تر و آزادانه‌تر است. تقریبا طرحی نیست که این لرها در گبه‌های خود کار نکرده باشند. از طرح‌های ساده هندسی چون خانه درهم، دولونی و سه لوزی، شطرنجی گرفته تا طرح‌های گیاه گونه  و یا حیوانی.

رنگ آمیزی گبه‌های این اقوام نیز بسیار متنوع است. در پالت رنگ آن‌ها، همه رنگی دیده می‌شود. شاید در مقایسه با قشقایی‌ها به توان گفت که پالت رنگ آن‌ها در مقابل پالت رنگ قشقایی‌ها چرکتاب می‌نماید. البته الرها از رنگ‌های شاد و خالص چون زرد و قرمز و سبز هم استفاده کرده‌اند، ولی آن‌ها را در کنار رنگ‌های تیره تر چون قهوه‌ای، سرمه‌ای، زرشکی و یا نارنجی تیره قرار داده‌اند.

در جنوب سرزمین لرهای کهکیلویه و بویراحمد لرهای دیگری زندگی می‌کنند که به لرهای ممسنی معروف‌اند. این لرها نسب نامه‌ای متفاوت با لرهای کهکیلویه دارند. این تفاوت را در محیط زیستشان هم می‌شود مشاهده کرد. برخلاف سرزمین کوهستانی و نسبتا پردرخت لرهای کهکیلویه، سرزمین ممسنی ها نسبتا يكنواخت و دارای پوشش گیاهی کمتر است. کم لطفی طبیعت در وضع زندگی و امور مالی آن‌ها بی‌اثر نبوده، چنانکه با یک نگاه سطحی به راحتی می توان موقعیت نازلتر آن‌ها را نسبت به دیگر لرها به چشم دید.

لرهای ممسنی در سرزمین وسیعی در جنوب کهکیلویه و بویراحمد بین شیراز و بندر بوشهر پراکنده‌اند و متشکل از چهار قبيله بزرگ به نام بکش، رستم، دشمن زیاری و جاویداند هر یک از این طوایف در بخشی از سرزمین ممسنی زندگی می‌کنند. این بخش‌ها به همین اسامی قبیله‌ای نامگذاری شده‌اند. ممسنی‌ها به نسبت نفراتشان پرحاصلترین تولید کنندگان گبه فارس به حساب می‌آیند، دلیل این امر هم تخصصشان در این رشته است. بر خلاف قشقایی ها و دیگر پرهای فارس که علاوه بر گبه، گلیم و فرش معمولی هم می‌بافند، ممسنی ها در گلیم و فرش چندان فعال نیستند و زیرانداز روزمره آن‌ها به است. گبه شولی که شناخته شده ترین نوع گبه در بازارهای فرش است، جملگی کار آن هاست و آن، باگبه ترکی که غرض از آن گبه قشقایی است، تعادل و توازن دارد و هنوز هم که شاخه های مختلفی از انواع گبه شناخته شده، گبه شولی و گبه ترکی

خاصه گبه های ممسنی، به کارگیری مقدار قابل متنابهی پشم رنگ نشده در آن هاست که «خودرنگ» نامیده  می شود. گبه های خود رنگ ممسنی که بیشترین حجم گبه های آن ها را تشکیل می دهد، از رنگ های مختلف پشم رنگ نشده مثل قهوه ای و مشکی و سفید خاکستری بافته شده. در برخی از این گبه ها مقدار کمی پشم رنگ شده کار شده است. علاوه بر این ویژگی های ممسنی ها از موی بز بیشترین استفاده را در گبه های خود کرده اند و آن را اغلب در تار گبه، گاه در پود و ندرتا در پرز هم به کار برده اند.

به رغم بهره گیری فراوان از پشم و موی بز خود رنگ، ممسنی ها از رنگ نیز غافل نبوده اند و برخی از رنگی ترین گبه ها را بافته اند. در طرح و نقشه ممسنی ها متواضع و محدود اند. طرح‌های دولوزی و سه لوزی درختی و کف ساده از مطلوب‌ترین طرح‌های آن‌هاست. در عوض زنان این قوم گهگاه طرح‌های ابتکاری بی‌نظیری بافته‌اند که با هیچ الگویی همگونی ندارد و حکایت از خلاقیت ویژه آن‌ها دارد. پس از لرها نوبت قشقایی‌ها می‌رسد. از قبل این قوم است که گبه بافی فارس به اوج اعلای خود رسیده است. اگر لرها را بنیان گزاران گبه بشمار آوریم و گبه را ساختمانی فرض کنیم که پی و اسكلتش به دست لرها ریخته و ساخته شده، قشقایی‌ها را باید « نازک کاران » این ساختمان بدانیم و کلیه امور ظریف کاری از جمله نما و رنگ و باغ و باغچه‌اش را کار آن‌ها بشماریم.

به عبارت دیگر هر آنچه که از لحاظ ساختار و طرح در گبه لرهاست در گبه قشقایی هم هست با این تفاوت که کار قشقایی‌ها به مراتب منظم تر، ظریف تر و دارای رنگ آمیزی درخشان‌تر است. پس می توان گفت که گبه قشقایی مكتبی متأثر از گبه لري است با ویژگی‌های خاص خود.

منبع: کتاب گبه هنر زیر پا/ نوشته پرویز تناولی/ سال 1383

تماس با ما
021-86038309
021-86038244
0912-800-9838
آدرس
خیابان کریم خان زند نبش خیابان حافظ مجتمع الماس کریمخان طبقه همکف حافظ پلاک ۱۳۴ گالری کلاهدوزان کدپستی ۱۵۹۸۷۳۷۸۳۲
پست الکترونیک
info@kolahduzan.com